////= $monet ?>
چه عکاس گستاخی، پاپاراتزی لعنتی. از بالکن وارد شد و تقریباً لنز را در خرخر جوجه گذاشت. و او آنجا دراز کشیده است و فکر می کند: "چرا شوهرم حرف نمی زند؟ شاید این یک شوخی است. و شوهر هم همین فکر را در مورد او می کند و او حتی سخت تر به الاغ او می کوبد! و اینگونه بود که آنها یک زوج را درگیر کردند. لعنتی، باید پرده ها را ببندیم!
اگر من صاحب خانه بودم، خانم خانه ام را لیس می زدم و بدون کاندوم او را لعنت می کردم؟ فکر می کنم نه، به اندازه کافی از جلو و مقعد او را لعنت می کردم و به طور دوره ای او را به دفترم صدا می زدم تا کارهای نرم و بی عجله انجام دهد! و لعنتی و لیسیدن ملایم؟ باید قبول کنی که خیلی زیاده!
♪ من عوضی های جنسی می خوام ♪