//= $monet ?>
پسر بالغ نامادری جوان را در آشپزخانه گرفت و البته او را بیرون نداد. او کجا می رفت - آیا او برای تماشای فوتبال در تلویزیون با پدرش می رفت؟ بیدمشک او خیس از میل است. و زبان این سگ به او احساس خوبی می دهد، بسیار شیرین. عوضی نمی تواند جلوی خودش را بگیرد و پاهایش را باز می کند. و اگرچه پدرش حرف پسر را قطع کرد ، اما او به او قول داد که ادامه دهد. داشتن چنین نامادری خونسرد در خانه خوب است.
چه دو سبزه زیبا در اختیار یک سیاهپوست قرار گرفتند. آنها می دانند که چه کاری انجام دهند و چگونه یک مرد را هیجان زده کنند. این یک درمان واقعی است، از بیدمشک به دهان، و سپس دوباره. یکی توپ ها را می لیسد، دیگری تکان می خورد از یک محور بزرگ سیاه - آه، ای کاش می توانستم چنین مهارتی پیدا کنم.
اوه، روده من!